Com4t Zone

ساخت وبلاگ
شیم آن می واقعن که وقتایی که سیاهچاله‌های درونیم فعال میشه میام اینجا راستش یه اتفاقی پیش اومده که هیچ چیزی شاید اندازه نوشتن و حرف زدن ازش آرومم نمیکنه شاید باید بنویسم تا خودم بیشتر بفهممش، شاید لازم باشه با یه سریا شیرش کنم که سبکتر شم، بالاخره تا یادم میاد هروقت یه زخمی میخوردم میچپیدم تو غار تنهاییم، مینوشتم، مینوشتم، مینوشتم، یه تیکه جدید از خودمو کشف میکردم، شبیه یه تیکه پازل درش میاوردم میچیدم کنار تیکه‌های دیگه م. وقتی چیده میشد از دور بهش نگاه میکردم و درنهایت اون زخمی که خورده بودم، شبیه پازلی میشد که تو قلبم مثل یه خاطره یا یه قاب عکس آویزون میشد و دیگه سنگینی نداشت برام. مثلن زخم آخرم تبدیل شد به یه پازلی از خودم، که هم لبخند داره و هم گریه، مفهوم پذیرش توی تک تک تیکه های اون پازله مثل پذیرفتن رنج‌ها، اشفتگی‌ها، خوشحالی‌ها، امیدها، خاطرات خوب و بد و ...  فکر میکنم الانم همینه... باید یه پازل دیگه رو تیکه تیکه بچینم کنار هم. موراکامی عزیز دلم میگه: مهم نیست تا کجا فرار کنی. فاصله هیچ چیز را حل نمی‌کند. وقتی توفان تمام شد، یادت نمی‌آید چگونه از آن گذشتی، چطور جان به در بردی. حتا در حقیقت مطمئن نیستی توفان واقعاً تمام شده باشد. امّا یک چیز مسلّم است. وقتی از توفان بیرون آمدی دیگر همان آدمی نیستی که قدم به درون توفان گذاشت... Com4t Zone...ادامه مطلب
ما را در سایت Com4t Zone دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8halfwaytothestarsa بازدید : 123 تاريخ : سه شنبه 31 خرداد 1401 ساعت: 11:48

همیشه یه عادتی داشتم که دو تا کار رو همزمان نمیتونستم بکنم, یعنی اگه نگرانی داشتم برای انجام دادن یه کار سراغ کار بعدیم نمیتونستم برم, اینکه نمیتونم بنویسم هم شاید دلیلش اینه, درس میخونم و چون اون نگر Com4t Zone...ادامه مطلب
ما را در سایت Com4t Zone دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8halfwaytothestarsa بازدید : 123 تاريخ : چهارشنبه 14 آذر 1397 ساعت: 23:03

من اول از همه باید بگم شرمنده... همیشه بدم میومد از بلاگرایی که ول میکردن و میرفتن اما بعضی وقتا آدم باید نشنوه, نخونه, حتا زیاد فک نکنه فقط بذاره بره جلو ببینه چی میشهمرسی که حالمو میپرسیدین, مرسی که انقد خوبین, مرسی که انقد رفیقین... فک کنم وقتشه د Com4t Zone...ادامه مطلب
ما را در سایت Com4t Zone دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8halfwaytothestarsa بازدید : 122 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1396 ساعت: 4:31

گیر کرده ام بین گذشته و حال... اسم این حالت زمانی رو چی میشه گذاشت؟ آدمی که حال راضیش نمیکنه و میره تو گذشته، بعد دوباره برمیگرده به حال و اون وضعیت اسفناک رو میبینه، تلاش میکنه برای درست کردنش... اما گیر کرده تو یه هزارتو، نمیدونه کدوم سمت بره... ای Com4t Zone...ادامه مطلب
ما را در سایت Com4t Zone دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8halfwaytothestarsa بازدید : 147 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1396 ساعت: 4:31

Halfway to The Stars... خانه من !بین خودمون میمونه طبقه بندی موضوعی چسناله  (۲۱) فکر میکنم  (۲۸) رنگین کمونی  (۲۵) بین من و خدا  (۱۵) خاطره طور  (۲۷) اینجوری :|  (۱۰) درگیری های ذهنی-قلبی  (۳۱) یه کم بافرهنگ تر  (۵) کتاب  (۵) فیلم  (۲) F.u.c.!<'in reality  (۱۰) Evolution Path  (۱۰) بایگانی آخرین مطالب ۹۶/۰۶/۰۶ اگه نویسنده بود داستانو با هه تموم میکرد. Com4t Zone...ادامه مطلب
ما را در سایت Com4t Zone دنبال می کنید

برچسب : قربانت, نویسنده : 8halfwaytothestarsa بازدید : 123 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1396 ساعت: 15:27

Halfway to The Stars... خانه من !بین خودمون میمونه طبقه بندی موضوعی چسناله  (۲۱) فکر میکنم  (۲۸) رنگین کمونی  (۲۵) بین من و خدا  (۱۵) خاطره طور  (۲۷) اینجوری :|  (۱۰) درگیری های ذهنی-قلبی  (۳۱) یه کم بافرهنگ تر  (۵) کتاب  (۵) فیلم  (۲) F.u.c.!<'in reality  (۱۰) Evolution Path  (۱۰) بایگانی آخرین مطالب ۹۶/۰۶/۰۶ اگه نویسنده بود داستانو با هه تموم میکرد. Com4t Zone...ادامه مطلب
ما را در سایت Com4t Zone دنبال می کنید

برچسب : نویسنده,داستانو,میکرد, نویسنده : 8halfwaytothestarsa بازدید : 108 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1396 ساعت: 15:27

+ میگفت تو هیچیت به آدم نرفته, حتا خواستگاریت!! 3 دفعه اومدن خواستگاریت!! ++ از رسم و رسومای ازدواج حالم به هم میخوره, اینکه تا میای بگی من به مهریه اعتقاد ندارم, جشن نمیخوام بگیرین ان میلیونو تو یه شب بریزین تو سطل زباله و هیچ کس حتا به خودش زحمت نده انگشت سوم نشونت بده! +++ ممم, حقیقتن این روزا ذهنم خالیه, نه خوشحالم نه ناراحت... بیشتر در نوسانم بین این دو حالت, باورم نمیشه جدی شد, اونم انقدر سریع... باورم نمیشه این منم که این تصمیم هارو گرفتم, باورم نمیشه کسی که هفت سال براش صبر کردم و یه سال هم در سوگواری نبودنش گذشت جای زخم هاش خوب شده, زمان معجزه میکنه... عشق هم, اما من فرق کردم, قوی شد Com4t Zone...ادامه مطلب
ما را در سایت Com4t Zone دنبال می کنید

برچسب : شله,قلمکار,پنج, نویسنده : 8halfwaytothestarsa بازدید : 131 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 16:59

دوست داشتم میتونستم یه بطری دستم میگرفتم, حتا بطری نه! گالن! کیلو کیلو آرامش و حس خوب این روزا رو میریختم توش واسه روزهای سخت, این انصاف نیست یه جاهایی از زندگی انقد شیرین باشه که خفه شی از شیرینیش!! بعد یه جاهای دیگه ای دق کنی از غم و غصه!! مثلن دیشب یک ساعت تمام خوابم نمیبرد چون یه لبخند گنده ول بود رو صورتم و تمام عضلات صورتم درد میکرد از این لبخند و هر تلاشی میکردم این لبخند محو نمیشد!! نتیجه اینکه تا ساعت 4 صبح با دخترا درمورد ساقدوش شدنشون حرف میزدیم و از شدت خنده به دل درد و دل پیچه رسیدیم... :)) از حال و هوای این روزا باید به ذوق های تلفن های نصفه شبیش اشاره کنم, صداش, قربون صدقه هاش, Com4t Zone...ادامه مطلب
ما را در سایت Com4t Zone دنبال می کنید

برچسب : هالالالای,لالای,لالا,لای,لای, نویسنده : 8halfwaytothestarsa بازدید : 180 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 16:59

دفعه دوم هست که نمیذارن به دماوند صعود کنم و خسته شدم از اینکه همیشه خدا یکی باید برام تصمیم بگیره، میگن شوهر کن با شوهرت برو، هیچ کس استقلال یه زن رو به رسمیت نمیشناسه و عقم میگیره از این زندگی، حالم بد میشه از این همه جنگیدن واسه حقوق مسلمت :|

Com4t Zone...
ما را در سایت Com4t Zone دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8halfwaytothestarsa بازدید : 140 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1396 ساعت: 7:27

تخم مرغو با دور تند همزن میزنم تا کف کنه، بعد آرد میریزم تو مایه شکلاتی کیک، آروم آروم هم میزنم تا مایه کیک یکدست شه و بعد میذارمش تو فر، بعد نیم ساعت بوی کیک خونه رو برداشته و مستت کننده س واقعن، تو زندگیم هیچی بیشتر از بوی کیک و کالباس و نون فانتزی و آردی که برای حلوا سرخ میکنن مست کننده تر نیست. Com4t Zone...ادامه مطلب
ما را در سایت Com4t Zone دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8halfwaytothestarsa بازدید : 120 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1396 ساعت: 7:27